English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8055 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic standard U اهنربای استاندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifting megnet U اهنربای بلندکننده بار اهنربای باربردار
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
permanent magnet U اهنربای همیشگی
portative magnet U اهنربای بارکش
electromagnet U اهنربای الکتریکی
bar magent U اهنربای قلمی
bar magent U اهنربای میلهای
tractive magnet U اهنربای بارکش
electromagnet U اهنربای مغناطیسی
magnetic bar U اهنربای قلمی
relay magnet U اهنربای رله
field magnet U اهنربای مولد
field magnet U اهنربای میدان
moving magnet U اهنربای گردان
lifting magnet U اهنربای بارکش
electromagnet U اهنربای برقی
permanent magnet U اهنربای دائمی
crane magent U اهنربای جرثقیل
coupling magent U اهنربای اتصال
corrector magnet U اهنربای مصحح
corrector magnet U اهنربای تعدیل کن
permanent magnet U اهنربای دائم
closed footed magnet U اهنربای چنبری
induction cylinder U اهنربای استوانهای
induction disk U اهنربای صفحهای
homopolar magnet U اهنربای همقطب
mitis iron U اهنربای میتیس
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
permanent magnet steel U فولاد اهنربای دائمی
moving magnet galvanometer U گالوانومتر اهنربای گردان
compensating magnets U اهنربای جبران کننده
bell shaped magnet U اهنربای زنگ شتری
ironclad magnet U اهنربای جوشن دار
anomalous magnet U اهنربای غیر عادی
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
differential electromagnet U اهنربای برقی تقابلی
magnetized bar U میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
magneto U اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
alnico U الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
standard U استاندارد
canonical U استاندارد
high and dry <idiom> U استاندارد
modulus U استاندارد
standards U استاندارد
primary standard U استاندارد اولیه
silver standard U استاندارد نقره
basic standard U استاندارد اولیه
resistance standard U مقاومت استاندارد
dialects U ی در زبان استاندارد
frequency standard U استاندارد فرکانس
dialect U ی در زبان استاندارد
standards of living U استاندارد زندگی
secondary standard U استاندارد ثانویه
standardized U استاندارد شده
standard resistor U مقاومت استاندارد
basic standard cost U قیمت استاندارد
standards U استاندارد همگون
standard U استاندارد همگون
nonstandard U غیر استاندارد
normal temperature and pressure U شرایط استاندارد
standard of living U استاندارد زندگی
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
boilerplate U متن استاندارد
standardizing U استاندارد نمودن
standardizes U استاندارد نمودن
standardize U استاندارد نمودن
standardising U استاندارد نمودن
standardises U استاندارد نمودن
standardised U استاندارد نمودن
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
standard costs U هزینههای استاندارد
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
standard class U درجه استاندارد
traditional chess U شطرنج استاندارد
standard ohm U اهم استاندارد
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
standardization U استاندارد سازی
standard pascal U پاسکال استاندارد
standard error U خطای استاندارد
substandard U زیر استاندارد
standard measure U اندازه استاندارد
standard interface U رابط استاندارد
standard interface U واسطه استاندارد
standard condition U شرایط استاندارد
standard function U تابع استاندارد
standard pitch U گام استاندارد
standard specification U مقررات استاندارد
table lamp U لامپ استاندارد
standard bar U میله استاندارد
standard cell U پیل استاندارد
standard section U پروفیل استاندارد
standard price U قیمت استاندارد
standard specification U دستورات استاندارد
standard solution U محلول استاندارد
standard candle U شمع استاندارد
standard rate U نرخ استاندارد
standard heat of formation U گرمای تشکیل استاندارد
standard conversion factor U ضریب تبدیل استاندارد
ieee U واسط استاندارد IEEE
standard oxidation potential U پتانسیل اکسایش استاندارد
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
standard electrode potential U پتانسیل استاندارد الکترود
standard electrode potential U پتانسیل الکترود استاندارد
standard hydrogen electrode U الکتورد هیدروژن استاندارد
pop up menu U منوی غیر استاندارد
standard oil company U استاندارد اویل کمپانی
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
ansi U کدهای استاندارد ANSI
standard penetration U ازمایش نفوذی استاندارد
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
standard product cost U ارزش تولید استاندارد
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> U متناسب با استاندارد طبیعی
calibration U مین یک بررسی استاندارد
clark U پیل استاندارد کلارک
NDIS U واسط دستور استاندارد
cut the mustard <idiom> U به حد استاندارد لازم رسیدن
standard oil company U شرکت نفت استاندارد
standard free energy of formation U انرژی ازاد تشکیل استاندارد
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
current standard cost U هزینه استاندارد و مورد قبول
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
stp U pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standards U عیار قانونی استاندارد مقرر
nibble U نصف طول بایت استاندارد
standard U عیار قانونی استاندارد مقرر
calibrating standard U تنظیم شده به صورت استاندارد
nybble U نصف طول بایت استاندارد
nibbled U نصف طول بایت استاندارد
dif U استاندارد مخصوص فایلهای داده
raunchier U پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchiest U پست تر از استاندارد یا میزان متداول
ieee U استاندارد مون Token Bus
per standard compass U برحسب قطب نمای استاندارد
nibbles U نصف طول بایت استاندارد
nibbling U نصف طول بایت استاندارد
metric U اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
RJ connector U استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
ntp U pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
raunchy U پست تر از استاندارد یا میزان متداول
feed back U اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
ansi U گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
Industry Standard Architecture U استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
Bell compatible modem U مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
extended industry standard architecture U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
clout U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
clouting U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
eisa U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
clouts U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
ECMA U استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
ton U واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
standardize U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
NetBIOS U استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
standardised U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
density attitude U ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
standardizing U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
standardising U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies U ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
ieee U استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
advanced U یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
tons U واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
FTAM U روش استاندارد ارسال فایل OSI
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
bogey U ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
gauge railway U فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
basic U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
Hewlett Packard U مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
asynchronous U 2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
basics U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
differential effects U اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
ieee U استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
V series U استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
quality U استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
qualities U استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
Recent search history Forum search
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com